تاریخچه چهارشنبه سوری
چهارشنبه سوری از قدیمی ترین جشن های ملی و تاریخی به نام جشن سده در میان ایرانیان بوده است و عدد چهار احتمالا با چهار فصل سال مربوط می باشد.
به نظر یکی از نویسندگان معاصر تحمیل سیاوش در پایان سال ۱۳۱۰ قبل از میلاد که برابر با روز چهارشنبه سوری بوده بنا به دستور افراسیاب کشته شد.در روایتی دیگر مراسم جشن سوری به اعتقادات مردم در شب یلدا یعنی در اول دی ماه بلندترین شب سال برمیگردد.در این شب خورشید گرم و لطیف پس از جدال با زمستان سرد و سخت زاییده می شود و قدم به دنیا می گذارد به همین دلیل در این شب طولانی سال نبایست خوابید بلکه باید جشن گرفت و شادی کرد و منتظر ماند تا خورشید مظهر خیر و برکت به دنیا بیاید و زمین و زندگانی را گرم کند.
سیاوش سیه را به انسان بتاخت تو گفتی که اسبش به آتش بساخت
زهر سو زبانه همی برکشید کسی خود و اسب سیائش ندید
(فردوسی)
آتش روشن کردن در چهارشنبه سوری در واقع نوعی کمک به گرم شدن خورشید به حساب می آید با پریدن از روی آتش تمام سرمای مرگ آور زمستان و به جای آن گرمی آتش در بدن انسان فرو می نشیند .بیشتر در بالای پشت بام ها انجام می شود و هنوز در بعضی از شهرهای خراسان به همان شکل انجام می شود.
در شب چهارشنبه آخر سال رسم بر این قرار بود که امروزه کم و بیش باقی است ، اکثر مردم از بیابان هیزم جمع می کنند و به خانه ها می بردند ، هنگام غروب کپه هایی از هیزم که کمتر از ۳ کپه نیست ئ در کنار کپه ها ظرفی پر از آب و آینه رو به قبله قرار می داده اند و با آتش زدن کپه های هیزم هر نفر سه دفعه از روی آتش می پرند که جهت اول رو به قبله و برای بار دوم پریدن آنها جهت مخالف قبله بوده و هنگام پریدن با گفتن شعر محلی از قدیم الایام رسم بود این چنین بیان می کتتد :
زردی من از تو سرخی تو از من
سردی من از تو گرمی تو از من